فرهنگ امروز/ احمد گلمحمدی: خبر درگذشت استوارت هال را دوستی به من داد و (به این اعتبار که بخشهایی از اثر مهم هال را ترجمه کردهام) درخواست کرد یادداشتی هرچند کوتاه دربارهاش بنویسم. پس از قطع مکالمه، از پذیرش چنین درخواستی پشیمان شدم زیرا هیچ پیشنه و مهارتی در یادداشتنویسی نداشتم چه رسد به این که این یادداشت به مناسب مرگ کسی نوشته شود. بعدش گفتم عیب ندارد یک بار هم به بهانه مرگ درباره زندگی بنویسم؛ درباره زندگی(فکری) استوارت هال که دربارهاش چنین گفته شده است: "اگر کسی را بتوان یافت که در رشد مطالعات فرهنگی به عنوان حوزه مطالعاتی متمایز، بیشترین نقش را داشته است، او بی گمان کسی جز استوارت هال نخواهد بود."[1]
استوارت هال در جاماییکا به دنیا آمد و در آستانه بیست سالگی راهی انگلستان شد تا تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاههای معتبر از جمله اکسفورد تکمیل کند. سپس به فعالیتهای آموزشی و پژوهشی گوناگون مرتبط با فرهنگ (مانند همکاری با مجله نیولفت ریویو و نقد فیلم) روی آورد و نقش محوری در موسسات فعال در زمینه فرهنگپژوهی (از جمله مدرسه مطالعات فرهنگی بیرمنگام) بازی کرد. این مجموعه مطالعات گسترده باعث شد تا جایگاه هال به عنوان نظریهپرداز فرهنگی برجسته تثبت شود.
نقطه عزیمت هال برای دستیابی به این جایگاه نقد تقلیلگرایی مارکسیستی بود که در چارچوب آن، درعین بهرهبرداری از اندیشههای گرامشی، مارکسیسم ضدانسانی آلتوسر را به باد انتقاد میگرفت. به عبارتی او در جستجوی نوعی "مارکسیسم فرهنگی" و "مارکسیسم انسانی" بود و از این منظر دیدگاههای انتقادی خود درباره جامعه و سیاست در غرب را مطرح میکرد که نقد تاچریسم مصداق بارز آن بود. هرچند هال از مارکسیسم، به ویژه چرخش زبانی در مارکسیسم غربی، متاثر بود از اینگونه چارچوبهای مفهومی بسیار فراتر رفت تا در ردیف برجستهترین نظریهپرداز مطالعات فرهنگی جهان معاصر قرار گیرد و حتی گوی سبقت را از آنان برباید.
یافتن چنین جایگاه رفیعی بیش از هر چیز نتیجه اندیشههای هال درباره سه موضوع محوری است: چیستی فرهنگ؛ تولید فرهنگ؛ و نسبت فرهنگ با قدرت و سیاست. از اوایل دهه هفتاد این اندیشهها در قالب دهها مقاله و کتاب انتشار یافت و هال کوشید مفهومبندیهای بهتر و دقیقتری درباره این موضوعها عرضه کند. هرچند فرهنگ در ردیف تعریفگریزترین و پیچیدهترین هستیهای متعلق به زندگی اجتماعی قرار میگیرد هال توانست فرهنگ و نسبتهای پیچیده آن با زندگی اجتماعی را به شکل بسیار موجه و کارآمد تعریف و مفهومبندی کند.
هال در نوشتههای مختلف خود، به ویژه کتاب بازنمایی، کوشیده است به دقیقترین و سادهترین شکل ممکن به این پرسشهای محوری پاسخ دهد که فرهنگ چیست، چگونه تولید میشود و چه نسبتی با زندگی اجتماعی سیاسی دارد. در رابطه با چیستی فرهنگ، هال آن را چیزی جز معناهای مشترک یا مجموعه مفاهیم، تصاویر و تصورات مشترک نمیداند. این دارایی مشترک بنیاد زندگی اجتماعی است، زیرا برقراری ارتباط فقط به واسطه معناهای مشترک، یا شیوههای نسبتا همسان فکر و احساس درباره جهان، امکانپذیر است.
هال درعین بیان چیستی فرهنگ و تعریف آن به عنوان "معناهای مشترک"، دیدگاه خود درباره چگونگی تولید و انتشار فرهنگ را هم تشریح میکند. ولی از آنجا که فرهنگ چیزی جز معناهای مشترک یا نظام معنایی مشترک نیست هال میکوشید به زبان ساده و با مثالهای روشنگر، بگوید که معنا چگونه تولید و منتشر میشود. چکیده پاسخ هال به پرسش از چگونگی تولید و انتشار معنا این بود که معنا از طریق دو فرایند متوالی و مرتبط "بازنمایی مفهومی" (یا ساخته شدن نظام مفهومی برای انواع بسیار پرشمار و گوناگون هستیها و نسبتهای میان آن هستیها) و "بازنمایی زبانی" (یا تعیین نشانههایی برای آن نظام مفهومی در قالب زبان) تولید و منتشر میشود. معناهایی که به واسطه نظام بازنمایی تولید و منتشر میشوند پیوند تنگاتنگی با مناسبات قدرت پیدا میکنند. آنها معمولا از طریق مشروعیتبخشی یا مشروعیتزدایی، در خدمت تحکیم یا تخریب مناسبات قدرت قرار میگیرند.
کوتاه سخن این که هال عمری درباره پدیدهای بسیار آشنا ولی بسیار پیچیده به نام فرهنگ نوشت. او درباره ماهیت و اهمیت فرهنگ و نسبت آن با زندگی اجتماعی چنان دقیق و عمیق و درعینحال ساده مینوشت که نوشتههایش بسیاری از حدومرزهای سیاسی و فرهنگی (حتی مرزهای ایران)[2] را درنوردید. از این لحاظ دهکده جهانی که تامین و تضمین همزیستی مسالمتآمیز در آن به نحوه فهم ساکنانش از فرهنگ و نسبت آن با زندگی اجتماعی بستگی دارد وامدار اندیشمندانی مانند هال است. پاسخهایی که او به پرسشهای بنیادین از ماهیت، اهمیت و نسبت فرهنگ داده است میتواند بنیاد استواری برای فهم سازگار با همزیستی مسالمتآمیز باشد. یادش گرامی باد.
پینوشتها:
[1] Chris Baker (2004) The SAGE Dictionary of Cultural Studies, London: SAGE Publications, p. 82.
[2] استوارت هال، "بومی و جهانی؛ جهانی شدن و قومیت"، ترجمه بهزاد برکت، ارغنون، شماره 24، 1383؛ استوارت هال، غرب و بقیه: گفتمان و قدرت، ترجمه محمود متحد، تهران: آگاه 1386؛ استوارت هال و دیگران، درباره مطالعات فرهنگی، گردآوری و ترجمه جمال محمدی،تهران: چشمه، 1388؛ استیوئرت هال، معنا، فرهنگ و زندگی اجتماعی، ترجمه احمد گلمحمدی، تهران: نشر نی.
نظر شما